بنام خدا
روزی كه پيماننامهای به ننگينی تركمانچای امضا شد |
|
|
|
نگار پاکدل : |
ماه اسفند كه فرا می رسد با همهی نويدهای خوشی كه از رويش و پايان سرما، با خود دارد، يادآور رخداد ناخوشايند بسته شدن پیماننامهی ترکمانچای و تكهتكه شدن ايران هم هست. پيماننامهای كه ميان دو دولت ایران و روس بسته شد.
در سال ۱۸۲۸ ميلادی پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان برای امضای این پیمان از سوی فتحعلی شاه، پادشاه ایران، میرزاعبدالحسنخان و آصفالدوله و از سوی روسیه تزاری، ایوان پاسکویج حضور داشتند. بنابر اين پيماننامه، بخشهای برجای ماندهی ایران از معاهدهی گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان، تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای مازندران را از دست داد و ناچار به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد.
نخست بهتر است کمی به زمانی پیشتر از بسته شدن پیماننامهی ترکمانچای بپردازیم:
زمانی که آغامحمدخان بر خاندان زند شورید، هراکلیوس دوازدهم پادشاه مسیحی گرجستان از پریشانی شرایط ایران، سود جست و خود را تحت حمایت روسیه برد و همین شوندی(:سببی) برای برافروختن خشم آقامحمدخان شد که به گرجستان يورش برده و پس از گرفتن شهرهايی که بر سر راه ایران به گرجستان بود، با سپاهیانش به تفلیس(مرکز گرجستان)، وارد شد. در اين نبرد، خونهای بسیار ريخته شد و آتش خشم آقامحمدخان، شوندی شد برای گرایش ملل قفقاز به روسیهی تزاری. روسیه نیز این هنگامه را غنیمت شمرد و بر روی گسترهی زرخیز و پهناور قفقاز که زير حمايت ایران بود، دست انداخت.
يورش روسها به ایران
پس از مرگ آقا محمدخان، آشوبها فروکش کرد، جرج سیزدهم، پادشاه گرجستان در سال 1800 میلادی به سود امپراتور روسیه از پادشاهي کنارهگیری کرد اما برادر وی که با این كار مخالف بود از ایران، كمک خواست.
دولت ایران پذیرفت که به وی کمک کند برای بیرون راندن روسها از گرجستان اما روسها بسيار زود از این نقشه آگاهی یافتند و به ایران يورش آوردند و گنجه را محاصره کردند و مردمش را كشتار.
خبر به تهران رسید و علمای تهران، فرمان جهاد با کفار روس را صادر کردند و عباس میرزا به فرماندهی سپاه ايران برگزیده شد. پس از 10 سال(1218تا1228)، جنگ ميان ایران و روس بنابر پیماننامهی گلستان با جدا شدن بخشهایی از سرزمین ایران که روسها به آن چشم دوخته بودند دو کشور به صلح رضایت دادند اما هر دو ناخرسند بودند.
هر دو دولت چشم به راه زمانی برای آغاز جنگی دوباره بودند چرا که مشکل اینجا بود که برای بخشهای واگذار شده به دولت روسیه، مرزی مشخص نشده بود. روسها همهی تلاششان را کردند که از تعیین خط مرزی ميان دو کشور خودداری شود و «سرگور اوزلی»، نماينده انگلستان که موجبات صلح دو کشور را فراهم کرده بود نیز با این موضوع ، همرای بود. او به دولت ایران این قول را داده بود که همهی بخشهای واگذار شده از سوی ایران به روسیه بنابر این پیماننامه دوباره به ایران بازگردانده شود.
انگلیس و فريبكاری بزرگش
اما از سوی ديگر انگلیس و روسیه، به دور از چشم ایران، با یکدیگر پیماننامهای، بسته بودند که بنابر آن پیماننامه دولت روس آزاد بود تا هر كاری میخواهد علیه ممالک شرقی بکند و بنابر همين اختيار، روسیه دوباره به ایران يورش آورد.
در پی دستدرازی به گوگجه و بدرفتاری روسها با ایرانیان، فتحعلی شاه، پیشنهاد خروج دولت روس را به نماينده آن کشور از گوگجه داد اما وی(منچیکوف) تصمیمگيری در اينباره را به آینده واگذار کرد.
عباس میرزا و تلاشهای ميهندوستانهاش
پس از این که منچیکوف، پیشنهاد شاه را نپذیرفت، عباسمیرزا بدون اعلان رسمی، به سپاهیان روس يورش برد و لنکران و تالش را آزاد، گوگچای و بالغلو را اشغال و دژ شیشه(شوشی) را محاصره کرد. با این که ایران در هنگامهی جنگ با روس، ارتشی همانند ارتش اروپاییان نداشت و بیشتر ارتش ایران، سواران چریکی بودند، عباس میرزا در کمتر از 3 هفته (به کمک مردم محلی)، بیشتر بخشهای کشور را که با پیماننامهی گلستان به روسها واگذار شده بود، بازپسگرفت.
اما فتحعلیشاه که تجربهی به درازا کشیده شدن جنگ با روسها را داشت به این اندازه بسنده کرده و پیشنهاد صلح داد که از جانب روسها پذیرفته نشد و در جنگی خونین در ماه اوت 1827 میلادی،(1242مهی) در كرانهی شمالی رود ارس ميان سپاهیان ایران و روس درگرفت و روسها اردو را تصرف کردند اما عباسمیرزا دوباره آنان را در اچمیادزین و نزدیکیهای نخجوان، شکست داد و ناچار به پسروی(عقبنشینی) کرد.
عباس میرزا که برای ادامهی كار نیاز به کمک مالی داشت از فتحعلیشاه درخواست پشتيبانی مالی کرد اما وی نپذیرفت و روسها زمان یافتند تا دوباره بر خاک ایران تاخت و تاز کنند و پس از 8 روز جنگ خونین، ایروان را گرفتند.
استقلال ایران دچار بحران میشود
پس از چيرگی روسها بر ایروان، سراسر زمینهای بالای ارس و تبریز به دست روسها افتاد و با سقوط تبریز، استقلال ایران به خطر افتاد.
عباس میرزا نایبالسلطنهی دولت ایران، برای پایان دادن به این جنگ توانفرسا ناچار شد با ژنرال پاسکیویچ از سوی دولت روسیه پیماننامهای در دهکدهی ترکمانچای با همین نام، ببندد. در اين پيماننامهی 16 فصلی افزونبر ایالتهايی که به دنبال پیماننامهی گلستان از ایران جدا شده بود، ایالات نخجوان، تالش، قراباغ، ایروان و شورهگل نيز به دولت روس واگذار شد و از همه مهمتر ایران دیگر نمیتوانست ادعایی درباره گرجستان داشته باشد. همچنین مبلغ 10 کرور(5میلیون تومان)، که هزینهای بزرگ برای ایران بود، برای غرامت به روسها پرداخت شد.
لرد کرزن، درباره جنگهای دوم ایران و روسیه اینچنین مینویسد: «ایران در آن میدان نبرد، نمایشی تاثرانگیز داد و جنگ پس از یکسال و نیم که به اندازهی کافی وضع و حال ایران را مختل ساخت در فوریهی 1828(شعبان 1243 مهی) با امضای پیماننامهی ترکمانچای به پایان رسید.»
خوب است فصلهای پنجم و ششم این پیماننامه(ترکمانچای) را که بسیار غمانگیز است با هم از نظر بگذرانیم:
فصل پنجم پیماننامه:
اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای اثبات دوستی خالصانه که نسبت به اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اخلاف و ولیعهدان سریر سلطنت ایران تمامی الکا و اراضی و جزایری را که در میانهی خط حدود معینه در فصل مذکورهی فوق و قلل برفدار کوه قفقاز و دریای خزر است و کذا جمیع قبایل را چه خیمهنشین چه خانهدار که از اهالی و ولایت مذکوره هستند واضحا و علنا الی الابد مخصوص و متعلق به دولت روس است.
فصل ششم پیمان نامه:
اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به تلافی مصارف زیادی که دولت روسیه را برای جنگ واقعه میان الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارتهایی به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد میکند که به دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین دولتین به ده کرور تومان رایج قرار گرفت که عبارت است از بیست میلیون مناط سفید روسی و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت که گویا لفظا در این عهدنامهی مصالحهی حالیه مندرج است معین خواهد شد.
یارینامهها:
«معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره ی قاجار» نوشتهی: «غلامرضا طباطبایی مجد»
«اسنادی از روند اجرای معاهدهی ترکمانچای» نوشتهی: «فاطیما قاضیها»
خطهای سياهرنگ مرزهای ایران تا پیش از پيماننامه ترکمانچای است
|
تاريخ : یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:
آصف,
آصف الدوله,
ایوان پاسکویچ,
اردوباد,
آغا,
آغامحمد خان,
زرخیز,
گوگجه,
لنکران,
بالغ لو,
دژ شیشه,
شوشی,
اچمادزین,
,